ارتباط افسردگی بارداری با مسائل رفتاری کودک
یک مطالعه اخیر توسط دانشگاه کالیفرنیا لس آنجلس (UCLA) به ارتباط افسردگی بارداری با مسائل رفتاری کودک اشاره می کند.
مطالعه UCLA طی هفت سال انجام شد و داده های 362 زن باردار را تجزیه و تحلیل کرد. اکثر زنان شرکت کننده در این مطالعه اسپانیایی تبار یا سیاهپوست بودند و همه زنان از خانواده های کم درآمد بودند.
تمرکز اصلی این مطالعه تجزیه و تحلیل نابرابری ها در مراقبت های بهداشتی موجود و سلامت روان برای خانواده های کم درآمد و اقلیت بود. اما این یافته ها مبنی بر اینکه زنان (که در دوران بارداری و قبل از بارداری مستعد ابتلا به افسردگی بودند یا افسردگی پس از زایمان را تجربه کردند) نیز دارای فرزندانی بودند که مشکلات رفتاری و عاطفی بیشتری را در اوایل کودکی تجربه کردند، جدید نیست.
افسردگی مادر چیست؟
طبق گفته وزارت بهداشت ایالت نیویورک، افسردگی مادران به عنوان افسردگی قبل از تولد، “بیبی بلوز” و افسردگی پس از زایمان طبقه بندی می شود.
افسردگی دوران بارداری 10 تا 20 درصد زنان باردار را تحت تاثیر قرار می دهد و با خستگی، مشکلات خواب، گریه، کاهش اشتها، اضطراب، از دست دادن لذت از فعالیت های ترجیحی، دلبستگی ضعیف جنین و تحریک پذیری مشخص می شود.
بیبی بلوز (baby blues) می تواند تا 80 درصد از تازه مادران را تحت تأثیر قرار دهد و معمولاً از چند روز اول پس از زایمان شروع می شود و تا پایان هفته دوم فروکش می کند. علائم بیبی بلوز شامل غم و اندوه و گریه، تحریک پذیری، اضطراب، ناامیدی، احساس همدلی اغراق آمیز، نوسانات خلقی، بی خوابی و احساس غرق شدن است.
افسردگی پس از زایمان 10 تا 20 درصد از تازه مادران را تحت تأثیر قرار می دهد و به شروع افسردگی در هر زمان پس از تولد نوزاد اشاره دارد که بیش از دو هفته طول می کشد. افسردگی پس از زایمان شامل تمام علائم افسردگی قبل از تولد و بیبی بلوز است. همچنین ممکن است شامل مشکل در به خاطر سپردن چیزها و تمرکز ضعیف، احساس بی ارزشی یا گناه، از دست دادن علاقه به مراقبت از خود، بی قراری یا عقب ماندگی روانی حرکتی، پیوند ضعیف با نوزاد، سردرد، تپش قلب، بی حسی، تهویه بیش از حد، کاهش یا عدم وجود میل جنسی و افکار مرگ یا خودکشی باشد.
علائم بیماری نادر روان پریشی:
یک بیماری نادر به نام روان پریشی پس از زایمان 1 تا 2 درصد از مادران جدید را تحت تأثیر قرار می دهد که از 2 تا 3 روز تا دو هفته پس از تولد شروع می شود. علائم عبارتند از: اضطراب، بی خوابی، ناامیدی، توهمات شنیداری و بصری، پارانویا، گیجی، هذیان، شیدایی، هذیان هایی که آنها را متقاعد می کند که به نوزاد آسیب برسانند.
اگر شما یا یکی از عزیزانتان افسردگی را تجربه می کنید، ضروری است که به دنبال درمان از یک پزشک باشید. علاوه بر این، اگر در شما یا یکی از نزدیکانتان علائم روان پریشی پس از زایمان مشاهده می شود، یک اورژانس پزشکی محسوب می شود و نیاز به توجه فوری یک متخصص سلامت دارد.
عوامل خطر برای افسردگی مادر:
طبق دادههای سیستم نظارت بر ارزیابی خطر بارداری (PRAMS) CDC تقریباً 14.5٪ از زنان در عرض سه ماه پس از زایمان افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند.
شایع ترین عوامل خطر افسردگی مادر عبارتند از:
- سابقه شخصی یا خانوادگی افسردگی، اختلال اضطراب یا سایر اختلالات خلقی، از جمله: افسردگی قبل از زایمان یا پس از زایمان.
- سابقه فعلی یا گذشته سوء مصرف الکل یا مواد دیگر؛
- بارداری ناخواسته؛
- داشتن یک تجربه دشوار در بارداری یا زایمان، از جمله: زایمان زودرس، زایمان های متعدد، سقط جنین یا مرده زایی، ناتوانی ها یا ناتوانی های مادرزادی، یا سایر عوارض بارداری؛
- سن زیر 24 سال در هنگام زایمان؛
- داشتن وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین؛
- تجربه استرس یا مشکلات رابطه با پدر کودک؛
- فقدان حمایت اجتماعی یا عدم وجود شبکه اجتماعی.
در حالی که اینها شایع ترین عوامل خطر هستند، زنانی که هیچ یک از این عوامل را ندارند، هنوز هم می توانند افسردگی قبل از زایمان یا پس از زایمان را تجربه کنند.
اثرات افسردگی مادر بر کودک:
وقتی مادری افسردگی را تجربه می کند، این فقط بر او تأثیر نمی گذارد. بر سلامت همسر و فرزندش نیز تأثیر می گذارد. کودکان مادرانی که افسردگی طولانیمدت یا شدید را تجربه میکنند در معرض خطر بیشتری برای موارد زیر هستند:
- تأخیر در رشد اجتماعی، عاطفی و شناختی؛
- مشکلات سلامت روانی طولانی مدت؛
- از دست دادن قرار ملاقاتهای روتین و پیشگیرانه با پزشک و مراجعه های مکرر به مراقبت های بهداشتی اورژانسی؛
- عدم شیردهی یا از شیرگرفتن خیلی زود.
سلامت روانی پایین مادر بر عملکرد کلی خانواده تأثیر می گذارد و احتمال بروز افسردگی پدر را افزایش می دهد.
یک مطالعه در سال 2020 نشان داد مادرانی که از افسردگی رنج میبرند، به احتمال زیاد به تأخیرهای اجتماعی و عاطفی قابل توجهی در فرزندان خود تا دو و نیم سالگی میرسند.
افسردگی مادر و تاخیرهای اجتماعی- عاطفی در کودکان:
به نظر میرسد که افسردگی مادر، پیوند محکمی با تصویر کودک از مادر یا زنانش دارد. یک مطالعه در سال 2019 نشان داد که کودکانی که مادرانشان افسرده بودند بیشتر از خود انتقاد می کنند، عزت نفس پایین تری دارند و بیشتر از دیگران انتقاد می کنند. این مطالعه همچنین نشان داد که فرزندان مادران افسرده کمتر به مادران خود به عنوان منبع حمایت نگاه می کنند.
همچنین عزت نفس پایین با مشکلات اجتماعی و عاطفی در مدرسه هم از نظر رفتاری و هم از نظر تحصیلی ارتباط دارد و باعث میشود فرد تمایل بیشتری به رفتارهای پرخطر داشته باشد.
خودگفتاری منفی ویژگی ای است که کودکان از بزرگسالان اطراف خود می گیرند. کودکان ذاتاً آنچه را که می بینند و می شنوند تقلید می کنند، بنابراین اگر مادری به دلیل افسردگی دائماً خود یا فرزندش را مورد سرزنش قرار دهد، کودک این رفتار را هنگام تعامل با دیگران به خاطر می آورد.
خطرات سلامتی:
مادری که از افسردگی رنج می برد از نظر آماری احتمال کمتری برای شیردهی دارد. تغذیه با شیر مادر علاوه بر تامین مواد مغذی حیاتی برای نوزاد، خطر ابتلا به آسم، چاقی، دیابت نوع 2، عفونت های گوش و تنفسی و سندرم مرگ غیرمنتظره نوزاد (SIUDS) را کاهش می دهد.
تماس پوست با پوست در دوران شیردهی نیز برای ایجاد یک دلبستگی قوی بین مادر و کودک حیاتی است. بنابراین، مادرانی که نمی توانند نوزاد را با شیر مادر تغذیه کنند، پدران تشویق می شوند تا برای حمایت از رشد عاطفی، تماس پوست به پوست با نوزادان خود داشته باشند.
علاوه بر این، فرزندان مادران افسرده کمتر به ملاقاتهای روتین با دکتر مراجعه می کنند. که ممکن است منجر به ازدستدادن واکسیناسیون و ناتوانی در اجرای مداخلات اولیه برای تاخیرهای فیزیکی، گفتاری یا شناختی شود.
افسردگی پدرانه:
همچنین شایان ذکر است که 4 تا 13 درصد از پدران جدید در سال اول زندگی فرزندشان افسردگی را تجربه می کنند. مردان به احتمال زیاد در یک تا سه ماه اول پس از تولد دچار افسردگی پری ناتال می شوند. مانند مادری که افسردگی را تجربه می کند، پدرانی که افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند. کمتر احتمال دارد که رابطه مثبتی با فرزند خود داشته باشند.
علائم افسردگی در پدران شامل علائم اختلال افسردگی سنتی است. آنها همچنین ممکن است شامل یک دیدگاه منفی یا انتقادی نسبت به شریک زندگی خود، اضطراب، سوء مصرف مواد یا سایر رفتارهای بی حس کننده، عصبانیت و تحریک پذیری باشند. به طور مشابه، افسردگی پدری نیز بر رشد کودک تأثیر می گذارد.
مبارزه با تأخیر کودکان به دلیل افسردگی مادر:
در حالی که مبارزه با افسردگی می تواند چالش برانگیز باشد، راههایی برای کاهش تأخیرهای رشدی وجود دارد که ممکن است قبل از اینکه مادر بتواند به دنبال کمک باشد، ایجاد شدهاست.
مداخله زودهنگام موفق ترین راه برای مبارزه با تاخیر رشد در یک کودک خردسال است. برخی از درمانها فقط بر فعالیتهای مادر-کودک تمرکز دارند که مادران میتوانند با نوزادان یا کودکان نوپا خود انجام دهند. هر تماس فیزیکی تشویق کننده بین مادر و فرزندش به استحکام پیوند آنها و افزایش وابستگی مثبت کمک می کند.
سایر درمان ها شامل گفتگو و بازی درمانی، کلاس های والدین، موسیقی، ماساژ درمانی و سایر فعالیت هایی است که حواس را درگیر می کند. همچنین تعامل بین مادر و کودک را تشویق می کند.
مداخله زودهنگام همچنین می تواند در سیستم پیش دبستانی یا مدرسه برای کمک به کودکی که ممکن است از نظر عاطفی یا تحصیلی دچار مشکل است، استفاده شود.
چه چیزی باعث افسردگی می شود؟
مادران و پدرانی که افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند، نباید خود یا همسرشان را سرزنش کنند. افسردگی تقصیر شخص نیست؛ کسی را پدر و مادر بدی نمی کند. در حالی که علت دقیق افسردگی ناشناخته است، چندین عامل مختلف و رویدادهای زندگی می توانند باعث ایجاد یک اختلال افسردگی اساسی در فرد شوند.
تفاوت های بیولوژیکی:
به نظر می رسد افراد مبتلا به افسردگی تغییرات فیزیکی در مغز خود دارند. اهمیت این تغییرات هنوز نامشخص است، اما ممکن است در نهایت به شناسایی دقیق علل کمک کند.
شیمی مغز:
انتقال دهنده های عصبی مواد شیمیایی طبیعی مغز هستند که احتمالاً در افسردگی نقش دارند. بنابراین، تغییر در عملکرد و اثر این انتقال دهنده های عصبی ممکن است در افسردگی و درمان آن نقش داشته باشد. با این حال، یک مطالعه اخیر نشان داد که شواهد کمی وجود دارد که عدم تعادل شیمیایی باعث افسردگی می شود.
هورمون ها:
افسردگی ممکن است شامل تغییراتی در تعادل هورمونهای بدن مانند: کورتیزول در ایجاد، تحریک یا کاهش افسردگی باشد. تغییرات هورمونی می تواند در دوران بارداری یا در طی هفته ها یا ماه ها پس از زایمان (پس از زایمان) و به دلیل مشکلات تیروئید، یائسگی یا بسیاری از شرایط دیگر رخ دهد.
صفات ارثی:
افسردگی در افرادی که خویشاوندان خونی آنها نیز به این عارضه مبتلا هستند، بیشتر است. محققان در تلاش برای یافتن ژنهایی هستند که ممکن است در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد.
درمان افسردگی:
برنامه درمانی یک فرد برای افسردگی بر اساس عوامل متعددی متفاوت خواهد بود. با این حال، اغلب شامل گفتار درمانی و بررسی سیستماتیک تاریخچه سلامت روانی و جسمی فرد است. علاوه بر این، احتمالاً از شما خواسته می شود که رتبه بندی پرسشنامه را تکمیل کنید، که هر چند وقت یکبار احساسات یا افکار خاصی را تجربه می کنید و در چه مقیاسی.
بسیاری از افراد توسط روانپزشک یا پزشک خانواده خود داروهای ضد افسردگی را همراه با درمان تجویز می کنند. داروهای ضد افسردگی اشکال مختلفی دارند، اما مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) رایجترین آنها هستند.
رژیم غذایی، ورزش و فعالیت بدنی، خواب کافی و فعالیت های کاهش استرس طبیعی مانند: حمام کردن، مطالعه و گوش دادن به موسیقی نیز میتواند به فردی که با افسردگی دست و پنجه نرم می کند، کمک کند.
مطالب مشابه:
اضطراب و بارداری
هورمون های بارداری
حملات پانیک در دوران بارداری
سلامت روان در بارداری
افسردگی بعد از زایمان
منبع: familyeducation
1 دیدگاه