سندرم مکل (Meckel Syndrome)
سندرم مکل یک اختلال با علائم بسیار شدیدی است که بر بسیاری از اعضای بدن تاثیر می گذارد. شایع ترین ویژگی این سندرم، بزرگ شدن کلیه ها با کیست های متعدد پر از مایع، انسفالوسل اکسیپیتال که بیرون زدگی کیسه مانند مغز از طریق سوراخ در پشت جمجمه می باشد. همچنین پلی داکتیلی یا همان وجود انگشتان اضافی دست و پا است. اکثر مبتلایان، دچار انباشتگی بافت escar یا آثار زخم در کبد (فیبروز) نیز هستند. بافت اسکار، مجموعه ای از سلول ها و کلاژن است که محل آسیب را میپوشاند. این بافت می تواند بر اثر جراحت، جراحی و آکنه، روی پوست ایجاد گردد.
سایر علائم دیگر سندرم مکل:
سایر علائم سندرم مکل بسیار متفاوت است. در افراد مبتلا ناهنجاریهای متعددی در قسمت مغز و نخاع (سیستم عصبی مرکزی) از جمله گروهی از نقایص مادرزادی به نام نقص لولهی عصبی گزارش شده است. این نقایص زمانی رخ می دهند که ساختاری به نام لولهی عصبی، در واقع لایه ای از سلول ها که در نهایت به سمت مغز و نخاع رشد می کنند، در طی چند هفته اول رشد جنین، به طور کامل بسته نمی شود.
نوزادان می توانند دارای ویژگی های متمایزی مثل فک غیر طبیعی کوچک، گوش های بزرگ و ناهنجار و تنظیم نشده، شکاف لب، پیشانی شیب دار، گردن کوتاه، ناهنجاری های چشمی مثل کوچک و غیرطبیعی بودن چشم ها (میکروفتالمی) و عدم رشد اعصاب چشم (هایپوپلازی اعصاب چشم یا کولوبوما ) داشته باشند. شایع ترین نشانه، وجود سندرم کیست های چندگانه روی کلیه ها (دیسپلازی کلیهی چندکیستیک) می باشد.
عوارض سندرم مکل:
در این حالت، بافت طبیعی کلیه با کیسه های پر از مایع یا کیست هایی با اندازههای مختلف جایگزین می شود. این کیست ها با پیشرفت بیماری بزرگتر می شوند (10 تا20 برابر بیشتر از حد طبیعی). تحقیقات نشان می دهند که کلیه های کیستیک منجر به عدم عملکرد کلیه و در نهایت، نارسایی کلیه می گردد. عملکرد نامناسب کلیه همچنین منجر به کاهش مقدار مایع آمنیوتیک اطراف جنین در حال رشد (الیگوهیدرآمنیوس) خواهد شد.
این سندرم همچنین می تواند مشکلاتی در رشد چشم ها و سایر اجزای صورت، قلب، استخوان ها، دستگاه ادراری و دستگاه تناسلی ایجاد نماید.
به دلیل مسائل جدی که سندرم مکل برای سلامتی ایجاد می کند، اکثر مبتلایان قبل یا اندکی پس از تولد فوت می کنند. نوزادان مبتلا غالباً به دلیل مشکلات تنفسی یا نارسایی کلیوی جان خود را از دست می دهند.
شیوع سندرم مکل:
میزان تاثیرگذاری سندرم مکل در سراسر جهان، یک مورد از هر13250 الی 140000فرد می باشد. این میزان شیوع در جمعیتهای خاص بیشتر می باشد. به طورمثال، در افرادی با اصل و نسب فنلاندی، حدود یک مورد از هر 9000 فرد و در افرادی با اصل و نسب بلژیکی این میزان به حدود یک نفر از هر 3000 نفر و در قطر، یک مورد از 5000 نفر می رسد.
علت وقوع سندرم مکل:
سندرم مکل می تواند از طریق ایجاد جهش در 13 ژن ایجاد شود:
B9D1, B9D2, CC2D2A, CEP290, MKS1, RPGRIP1L, TCTN2, TCTN3, TMEM67, TMEM107, TMEM216, TMEM231 and TMEM237
پروتئین هایی که بوسیله این ژنها تولید می شوند، در ساختارهای سلولی به نام سیلیا، نقش داشته و یا مشکوک به آن هستند. سیلیا یا مژک ها، میکروسکوپی و انگشت مانند بوده که از سطح سلول بیرون آمده و در مسیرهای پیام رسانی در انتقال میان سلولی اطلاعات، دخالت دارند. سیلیا برای ساختار و فعالیت بسیاری از انواع سلول ها، مثل سلول مغزی و سلول های خاصی در کلیه و کبد اهمیت دارند.
جهش در ژن های مرتبط با سندرم مکل منجر به ایجاد مشکلاتی برای ساختار و عملکرد سیلیا می شود. نقص در این ساختارهای سلولی، می تواند مسیرهای پیام رسانی شیمیایی مهم در طی رشد و نمو اولیه را مختل نماید. با وجود اینکه محققان بر این باور هستند که مژک های دارای نقص مسئول اغلب ویژگی های این بیماری می باشند، نحوهی ایجاد ناهنجاری های رشدی در مغز، کلیه ها و سایر بخش های بدن توسط آنها هنوز نامشخص است.
وجود جهش در هشت ژن، در رابطه با 75% از موارد ابتلا، مرتبط دانسته شده است. در برخی موارد، عامل ژنتیکی، هنوز ناشناخته است. ایجاد جهش در افرادی که ویژگی هایی شبه به مبتلایان به سندرم مکل داشتند، در چندین ژن دیگر شناسایی شدند. البته علت نامعلوم است که این بیماران به سندرم مکل مبتلا شدند و یا یک بیماری مرتبط دیگر، که اغلب به عنوان فنوتیپ شبه مکل تعریف می شود.
وراثت
الگوی وراثت این بیماری به شکل اتوزومال مغلوب است یعنی؛ هردو نسخه از ژن، در هر سلول دارای جهش می باشند. معمولا والدین فرد مبتلا به بیماری های اتوزومال مغلوب، هرکدام حامل یک نسخه از ژن جهش یافته هستند. اما معمولا علائم این بیماری را بروز نمی دهند.
نام های دیگر سندرم مکل
- Dysencephalia splanchnocystica
- Meckel-Gruber syndrome
- MKS
تشخیص افتراقی (فهرست بیماری های احتمالی که دارای علائم مشابهی هستند.)
شامل:
- تریزومی13
- سندرم باردت-بیدل
- هیدرولتالوس
- سندرم اسمیت-لملی-اوپتیز
تشخیص:
گاهی تشخیص از طریق انجام سونوگرافی جنینی و مشاهده آنسفالوسل اکسیپیتال وکلیه های دیسپلاستیک ممکن است. برای تشخیص، دو مورد از سه ناهنجاری اصلی یا، دو ناهنجاری دیگر به همراه یکی از موثق ترین ویژگی ها، کافی است. احتمالا نیاز به کالبد شکافی نیز وجود دارد. این اختلال غالباً پیش از هفته چهاردهم بارداری مشخص می شود. انجام آزمایش ژنتیک مولکولی می تواند برای تایید تشخیص و یا راهنمای مشاوره ژنتیک استفاده شود.
تشخیص پیش از زایمان:
با انجام سونوگرافی پیش از هفته 12 بارداری، تشخیص پیش از زایمان ممکن بوده است و احتمال شناسایی انسفالوسل، کلیه هایکیستیک و پلی داکتیلی وجود دارد.
کنترل و درمان سندرم مکل:
در حال حاضر هیچ درمانی برای سندرم مکل دردسترس نیست و پایداری این موضوع پیامدی مرگبار دارد.
سندرم مکل در رحم و یا در اوایل دورهی نوزادی کشنده است. هیپوپلازی ریوی و نارسایی کلیه نیز به عنوان علل اصلی مرگ زودرس هستند.
مطالب مشابه:
سندرم نوزاد آبی
سندرم مرگ ناگهانی نوزاد (SIDS)
مراقبت از نوزاد مبتلا به سندرم مارفان
تریزومی 21 (سندرم داون)
سندرم ترنر
منابع: medlineplus ، orpha ، rarediseases
2 دیدگاه